آیا مال شبهه ناک اثر منفی دارد و اگر دارد چه کنیم تا اثر منفی ما
|
سوال فوق را بارها عزیزانی از حقیر پرسیده اند و به طور خصوصی به آن ها پاسخ هایی داده ام. البته پاسخ هایم نقل قول از بزرگان است ورنه از خود چیزی ندارم و صلاحیت پاسخ دهی به این نوع سوالات را در خویش حقا نمیبینم. صلاح دیدم تا عرایضی در رابطه با این سوال تقدیم بدارم تا عزیزان دیگری که به این مساله مبتلایند نیز از آن منتفع گردند. در اصطلاح ، مال شبهه ناک به اموالی گفته میشود که یقین به حرمت آن نداریم ولی احتمال حرمت آن وجود دارد. بهر حال از نظر شرعی تا وقتی یقین نکنیم که غذا یا مال و یا هدیه ای که دریافت می کنیم از مال حرام یا خمس نداده یا موارد مذکور است تصرف در آن اشکال شرعی ندارد. امام العارفین میفرمایند: انظر إلی ما تقضمه من هذا المقضم فما اشتبه علیک علمه فالفظه و ما أیقنت بطیب وجوهه فنل منه به آنچه می خوری بنگر (آیا حلال است یا حرام؟) آنگاه آنچه حلال بودنش برای تو مشتبه بود، از دهان بیانداز و آنچه را یقین به پاکیزگی و حلیتش داری، تناول کن. در جایی دیگر امیرالمؤمنین (ع)می فرمایند: "حلال بیّن و حرام بیّن و شبهات بین ذلک خمس ترک ما اشتبه علیه فهو لا استبان له اترک و المعاصی حمی الله فمن رتع حولها یوشک أن یقع فیها امور عالم بر سه گونه است: حلال آشکار و حرام آشکار و شبهاتی میان این دو. هر کس از موارد شبهه ناک پرهیز کند، مسلّماً نسبت به موارد قطعی پرهیزکارتر است، چون گناهان قرقگاه خداوند است و هر کس گلّة خود را در اطراف قرقگاه بچراند، ممکن است وارد آن شود. ایت الله بهجت میفرمودند :(( سید بحرالعلوم(رحمه اللّه) با آن همه برکات، از لحاظ سنّ کمتر از شیخ انصارى(رحمه اللّه) عمر کرده است و شهید اول(رحمه اللّه) چه قدر کتابهاى نافع و قوى و متین دارد. توفیق در تحصیل چیز دیگر است، توفیق به کثرت اشتغال نیست. خیلى خطرناک است که ندانیم قُدما چه راهى را مىرفتند! دلیل عقب ماندگى ما آن است که اموال شبهه ناک مصرف مىکنیم، و مال شبهه ناک، ایجاد تردید و شبهه مىکند، و به قدر ضرورت و نان خالى اکتفا نمىکنیم. این ها است که در تحصیل ایمان و یقین و توفیق در تحصیل و آثار و برکات آن اثر دارد، لذا بعضى از علما خودشان در خانه نان تهیه مىکردند، تا از جهت طهارت و حلیّت آن مطمئن باشند. تصرّف در مالى که صاحب آن راضى نیست و مصرف کردن آن، در علمیّات و عملّیات ما اثر مى گذارد. ناصرالدّین شاه به مرحوم کَنى خیلى احترام مى گذاشت، لذا او را از پرداخت مالیات معاف کرده بود. ولى مرحوم کَنى به او گفت: خواهش مى کنم دستور دهید از املاک ما هم مالیات بگیرند! و مقصودش این بود که از هر جا کم کنند، به دیگران مىافزایند، و ازما که مالیات نمى گیرند، به جاى آن از دیگران بیشتر مى گیرند. علماى ما، در مصرف قناعت مى کردند، و به دیگران رسیدگى مى کردند! اما ما راهى را رفتیم و مى رویم که نه به خودمان پرداختیم، و نه به دیگران رسیدگى کردیم؛ بلکه در اثر قناعت نکردن و غَوْر در مادیّات و تجمّلات زندگى همیشه مقروض هستیم. قرض در حقیقت مغلول کردن(2) نقدى است. خدا مى داند که انسان چه قدر باید تلاش کند و از کجا بیاورد، تا قرضش را ادا نماید. )) با این تفاصیل تا میتوانی از مصرف مال شبهه ناک بپرهیز و اگر نتوانستی از آن اجتناب کنی حد اقل خمسش را بده.
|